شیطان
نوشته شده توسط : ملیسا

بهترین فرشته ها همین شیطان بود ، مرد و مردانه ایستاد و گفت : نه سجده نمی کنم ! تو را سجده می کنم ، اما این آدمک های کثیفی را که از گل متعفن ساخته ای این موجود ضعیف و نکبتی را که برای شکم چرانی ، خدا و بهشت و پرستش و عظمت و بزرگواری و آخرت و حق شناسی و محبت و همه چیز و همه کس را فراموش می کند .

برای یک شکم انگور یا خرما یا گندم ، گوسفندوار پوزه اش را به زمین فرو می برد و چشمش را بر آسمان و بر تو می بندد ، سجده نمی کنم !

این چرند بدچشم شکم چران پول دوست کاسبکار پست را سجده کنم ؟ کسی را که به خاطر تو ، برای نشان دادن ایمان و اخلاصش به تو ، یک دسته گندم زرد و پوسیده را به قربانگاه می آورد ؟

او را که به خاطر خوشگلی خواهرش حرف تو را زیر پا می گذارد، پدرش را لجن مال می کند ؟ برادرش را می کشد ؟

نمی بینی اینها چه می کنند ؟ زمین را ، زمان را به چه کثافتی کشانده اند ؟ مسیح و یحیی و زکریا و علی را بی رحمانه و ددمنشانه می کشند !

نه ، سجده نمی کنم !

 

دکتر شریعتی

 

 

بسوزم

چه امید بندم در این زندگان

که در نا امیدی سرآمد جوانی

سرآمد جوانی و ما را نیامد

پیام وفایی از این زندگانی

بنالم ز محنت همه روز تا شام

بگریم زحسرت همه شام تا روز

تو گویی سپندم بر این آتش طور

بسوزم از آتش آرزو سوز

بود کاندرین جمع نا آشنایان

پیامی رساند مرا آشنایی ؟

شنیدم سخن ها ز مهر و وفا ، لیک

ندیدم نشانی زمهر و وفایی

چو کس با زبان دلم آشنا نیست

چه بهتر که از شکوه خاموش باشم

چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر

که از یاد یاران فراموش باشم

ندانم در آن چشم عابد فریبش

کمین کرده ، آن دشمن دل سیه کیست ؟

ندانم که آن گرم و گیرانگاهش

چنین دل شکافت و جگر سوز از چیست ؟

ندانم در آن زلفکان پریشان

دل بی قرار که آرام گیرد

ندانم که از بخت بد آخر کار

لبان که از آن لبان کام گیرد ؟





:: بازدید از این مطلب : 429
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 7 فروردين 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: